نویسنده: قاسم قاضی




 

در این مقاله به تعدادی از مراجعان اشاره می کنم که پیشه ی تجارت دارند و برای رفع مشکلات زندگی خود از من کمک خواسته اند. تناقض در این جاست که تجّار از نظر سود و زیان افراد بسیار موفقی هستند، ولی اگر طرز کارشان از دیدگاه کیفیت ارتباط های بین فردی شان بررسی شود، افراد بسیار ناموفقی هستند. تجّار نمی توانند از بروز مشکلات با همسران، فرزندان یا دوستان شان جلوگیری کنند. سؤالی که آشکار مطرح می شود این است که آیا زیربنای فلسفه ی تجارت طوری است که به پرورش انسان های سلطه جو منتهی می شود؟
من ادعا نمی کنم که توانسته ام برای چنین مسئله ی بزرگ و پیچیده ای پاسخ های محکمی پیدا کنم، به همین دلیل به اصل کلی و زیربنایی این کتاب برمی گردم.
هیچ یک از ما نمی خواهیم با ما مثل کودک احمقی رفتار کنند که متوجه فشار زیاد و آشکار فروشنده را در فروش کالا نمی شود. هر چند ممکن است به خرید کالاها ادامه دهیم، اما بسیاری از ما خیلی زود تکنیک هایی را که برای فروش تبلیغ می کنند، به باد استهزا می گیریم. من در واقع از روش شرکت های سازنده ی صابون تعجب می کنم که ما را قانع می کنند که بدن ما بوی بد می دهد. با توجه به آن چه در مورد سلطه جویی گفتیم، ملاحظه می کنید که به عنوان محرک فروش کالاها چه اندازه به رخ مردم می کشند؛ با انتقال این فکر به مشتری که اگر برای کودکان خود حداکثر رفاه را فراهم نکند گناهکار است؛ فروش لاستیک با القای این اندیشه به مشتری که اگر به فکر رفاه خانواده اش نباشد گناهکار است؛ فروش عکس با ترغیب مشتری به این فکر که اگر برای هر یک از فرزندانش یک آلبوم برای نگهداری عکس های یادبود تهیه نکند گناهکار است. من در این مورد از نظر اخلاقی قضاوت نمی کنم زیرا به درستی شِق دیگر آن را نمی دانم، ولی اطمینان دارم که همه تشخیص می دهیم که در این محیط چه زمینه های مساعدی برای سلطه جویی وجود دارد.
روحانیون تمام ادیان سال های متمادی با این مسئله دست و پنجه نرم کرده اند. تجّار افراد فعال بی روح نیستند، بدون خلوص و دست و دلبازی آن ها نمی توانستیم این ساختمان های باشکوه مساجد و کلیساهایی را ایجاد کنیم که بخشی از روش زندگی ما را تشکیل می دهند.
برای کسانی که عادت سلطه جویی در تجارت، آن ها را به سراغ من فرستاده است، لااقل می توانم پیشنهاد فوق العاده ی خلاقه ی کانت را بازگو کنم: «خودت باش» و قانون خلاقه ی درونی خودت را کشف کن.» با وجود این، اجازه دهید قبول کنیم که قانون اخلاقی درونی شما، قابلیت آن را دارد که دستورالعملی برای رفتار کلیه ی افراد بشر باشد. برای هر یک از تجّاری که از طریق سلطه جویی دچار مشکل شده است، و سلامت و حیاتش به آن بستگی پیدا کرده است، پیشنهاد می کنم که روش خویشتن سازانه را انتخاب کنند و این انتخاب را، ادامه دهند حتی اگر به میزان موفقیت آن ها در بازار لطمه می زند.
منبع مقاله : قاضی، قاسم؛ (1387) سلطه جویی: از سلطه جویی تا خویشتن سازی، تهران: نشر قطره